رفع مشکل بیکاری : درجامعه ما بنا به دلایل متعدد ، از جمله شرایط استخدام در برخی از مشاغل ، متاهل بودن ِ متقاضی است . لذا گاهی این شرایط موجب شکل گیری ازدواج در بین جوانها می شود که در بعضی اوقات به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب ، موجب جدایی زوجین می گردد .
ازدواج به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر : گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک ، عشق به فرد مقابل و نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست ؛ بلکه وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می شود . مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند ، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با وی ازدواج کند ولی بعد از ورد به کشور خارجی ، در مدت کوتاهی از شریک زندگی اش جدا می شود .
ازدواج به خاطر بالارفتن سن : امروزه ، بنا به دلایل متعدد ، سن ازدواج در بین جوانها بالا رفته و این مشکل خصوصاً برای دختران جامعه به خاطر مسائل فرهنگی استرس های متعددی را به دنبال داشته است . لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی ، از دست دادن زیبایی ، از دست دادن والدین ، کاهش شور زندگی و ... صورت می گیرد . در چنین فضایی امکان سازگاری با مشکلات زندگی ، ضعیف بوده و در نهایت ضریب ریسک این ازدواجها بالا می باشد .
ازدواج به خاطر نجات یک انسان : گاهی انگیزه فرد برای ازدواج ، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی ، فشارهای زندگی ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و دلایل دیگر است . مثلاً دختری که وابستگی شدید به پسری دارد ، مسئولیت زندگی وی از جمله کار ، مسکن و مسائل مالی را می پذیرد . چنین انگیزه هایی بعد از مدتی کوتاه رو به خاموشی می رود و در نهایت زندگی مشترک را با بحران مواجه می سازد .
ازدواج به خاطر رفع بحران : گاهی ازدواج به دلیل آسیب دیدگی جنسی ناخواسته ، اتفاق می افتد . به این معنی که طرفین برای حل این مشکل به ازدواج تن می دهند ، چنین شرایطی بدون آمادگی لازم جهت ورود به این فضا ، مخاطراتی را به دنبال دارد که در نهایت حداقل آن احساس به تله افتادن و حس اجبار به ازدواج با یکدیگر است . چنین شرایطی خطر پذیری فزاینده ای برای ادامه زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد .
ازدواج به خاطر فرار از مشکلات خانوادگی : گاهی انگیزه افراد برای ازدواج به دلیل دوری آنها از محیط استرس زای خانواده از جمله درگیری والدین ، اعتیاد والدین ، سوء رفتار جسمی و جنسی ، بی توجهی ، طرد و خشونت و موارد دیگر است . در چنین شرایطی افراد آمادگی روان شناختی لازم جهت ارزیابی متقابل را نداشته و در نهایت احتمال آسیب زا بودن این رابطه بالا می باشد .
ازدواج به خاطر عشق : گاهی دو نفر ، چنان علاقه ای به یکدیگر پیدا می کنند که گمان می برند به راستی عاشق هم هستند . وقتی هیجان ، با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود ، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود پیش نمی رود ، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشته است . صراحت ، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم است احتیاج به زمان دارد . یک آشنایی سریع ، هر چقدر هم که هیجان آور باشد ، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می آورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه می شود ، به همین دلیل ازدواج هایی که در کوتاه مدت اتفاق می افتند ، مخاطراتی را به دنبال خواهند داشت .
ازدواج به خاطر فرار از یکنواختی زندگی : گاهی افراد بدون آگاهی و آمادگی لازم وارد یک زندگی مشترک می شوند و پس از مدتی احساس از دست دادن آزادیهای فردی و یا احساس در دام افتادن می کنند ، ازدواجهایی که در آن انگیزه مزه کردن زندگی مشترک ، بدون توجه به سایر مؤلفه ها وجود دارد ، اغلب مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت .